معنی

[ گَ فَ ] (ن مف مرکب) آنچه گرد آن را فرسوده کرده باشد: بسا درجا که بینی گردفرسای بود یاقوت یا پیروزه را جای.نظامی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.