معنی

(اِخ) یکی از مشاهیر حکمای طبیعی است. بنای علم موسوم به «مبحث القحف» را وی گذارد و بسال ۱۷۵۸ م. در قصبهٔ تیغ نرون از گراندکی باره به دنیا آمده و در سنهٔ ۱۸۲۸ م. در مونترور واقع در نزدیکی پاریس درگذشته است. وی بسال ۱۷۸۵ م. دیپلم دکتری در وین گرفته، و در اثنای اشتغال به طبابت در اطراف این علم تازه مطالعات کافی و وافی نمود، افکار و اکتشافات فنی او معرض تعصبات جاهلانه گردید روی خوشی به وی نشان ندادند ناچار ترک وطن کرد و از شهر وین به پاریس منتقل گردید و در اینجا بیش از انتظار مظهر قبول عامه واقع گردید پس بسال ۱۸۱۹ تابعیت فرانسه را پذیرفت و مشغول تحقیق و تدریس علم تازه یعنی مبحث القحف گردید و بر تجارب فنی وقت زیادی صرف میکرد و تألیفاتی بوجود می آورد از جمله چند جلد کتاب دائر بر وظائف عمومی اعصاب مخصوصاً وظائف و احوال تشریحی دماغ نوشت، و در آن زمان مباحثات عریض و طویلی دربارهٔ این فن جدید به میان آمد بر له و علیه آن قیل و قال زیاد بر پا کردند، اما امروز حقیقت و صحت فن نامبرده عاری از شبهه و غیرقابل انکار میباشد. چنانکه جمعی بر اثر گال رفته و تحقیقات فنی را بحد کمال رسانده اند.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.