رانندۀ گاری
فرهنگ فارسی عمید
(اِخ) ژزف. وطن پرست ایتالیائی، متولد نیس، وی ابتدا در راه وحدت ایتالیا و ضد اتریش و بعداً ضد دولت پادشاهی ناپل و حکومت پاپ مبارزه کرد. و در (۱۸۷۰ -۱۸۷۱ م.) شمشیر خود را به خدمت به فرانسه اخ ...
لغتنامه دهخدا
(ص مرکب، اِ مرکب) کسی که گاری میراند. دارندهٔ گاری. آنکه با گاری اشیاء را حمل کند.
علمی که دربارۀ آبهای سطح زمین و وضع و مقدار و چگونگی آنها و جریان آب رودخانهها و دریاچهها و دریاها بحث میکند.
[ مُ ] (حامص مرکب) غفران. مغفرت. عفو. صفح. تجاوز. رحمت : جز این کاعتمادم بیاریّ تُست امیدم به آمرزگاریّ تُست.سعدی (بوستان).
نظامی نوشتاری که در آن نشانهها بیانگر صداهای منفرد زبان هستند [زبانشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
نظامی نوشتاری که در آن نشانهها بیانگر صداهای منفرد زبان هستند [علوم کتابداری و اطلاعرسانی]
نمایش تصویری و ترسیمی صداهای طبیعی و غیرطبیعی قلب [علوم پایۀ پزشکی]
فرایندی که در نتیجۀ آن توانایی خلق و نگهداشت دیدگاههای منسجم کارآمد با استفاده از بینشهای سازمانی حاصل میشود [آیندهپژوهی]
اختلالی که در آن واکنشی ناسازگارانه در طی سه ماه پس از حادثهای تنشزا نظیر طلاق و بازنشستگی و تولد فرزند و بحران کاری و مشکلات حاد تحصیلی در فرد رخ میدهد [روانشناسی] ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.