گارگانتوا
معنی
(اِخ) قهرمان عمده و
عنوان کتاب مشهوری است که رابله در آن
همهٔ افکار هزل و شکاکیت توأم با استهزاء را
جلوه گر میسازد. گارگان توا دارای اشتهای
بسیار زیاد بود وی در پیلکر و کل بکمک
مردی روحانی به نام ژان دِزان تُمُر جنگید و
صومعهٔ تِلِم را بدو واگذاشت.