کیوان قزوینی

معنی

[ کَ یْ / کِ یْ نِ قَ زْ ] (اِخ) عباسعلی. از فضلای قرن سیزدهم و چهاردهم هجری. وی در ۲۴ ذی الحجهٔ ۱۲۷۷ هـ . ق. در شهر قزوین در خانواده ای روحانی متولد گردید و پس از فراگرفتن مقدمات سطح و اندکی درس خارج به تهران آمد و به تحصیل حکمت پرداخت و سپس موعظه و خطابت را اختیار کرد و در سال ۱۳۰۶ هـ . ق. از تهران به نجف رفت و به تحصیل اصول و فقه و اخبار اشتغال ورزید و در سال ۱۳۱۲ هـ . ق. به خراسان بازگشت و به ارشاد پرداخت و در سال ۱۳۴۴ هـ . ق. پس از مدتی سیر و سیاحت در تهران مقیم شد و عزلت اختیار کرد و به نشر عقاید و تألیف کتب پرداخت. آثار چاپ شدهٔ او بدین شرح است: ۱ -رازگشا. ۲ -بهین سخن. ۳ -جلد دوم کیوان نامه. ۴ -استوار. در این چهار جلد اهم اسرار تصوف را تشریح کرده است. دیگر آثار کیوان: ۱ -تفسیر کیوان در ۵ جلد. ۲ - اختلافیه. ۳ -ثمرةالحیات. ۴ -فریاد بشر. ۵ - عرفان نامه. ۶ -میوهٔ زندگانی و شرح رباعیات خیام. کیوان در ۲۲ مهرماه ۱۳۱۷ هـ . ش. درگذشت و در سلیمان داراب رشت مدفون گردید.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.