(ع اِ) جِ کون. کونها. موجودات. (از
ناظم الاطباء). هستی ها. وجودها. (فرهنگ
فارسی معین).
- کیان ثلاثه، کیان الثلاثة؛ به اصطلاح
حکما، روح و نفس و جسد و به اصطلاح اهل
صنعت کیمیا، کون روحانی و کون نفسانی و
کون جسمانی. (ناظم الاطباء). در اصطلاح
فلسفه و کیمیا، روح و نفس و جسد. (فرهنگ
فارسی معین).
- || به اصطلاح اهل صنعت کیمیا، ماء و
دُهن و ارض. (ناظم الاطباء). آب و روغن و
زمین. (فرهنگ فارسی معین).
- || به اصطلاح اهل صنعت کیمیا، زیبق
و کبریت و ملح. (ناظم الاطباء) (فرهنگ
فارسی معین).