معنی

[ کو کُ ] (نف مرکب) کسی که از راه دبر مباشرت و جماع کند. امردباز. غلامباره. (فرهنگ فارسی معین). بچه باز. تف کار. اهل نم. لاطی. ایرج میرزا راست در عارف نامه : کنار رستوران قلا نمودی ز کون کنهای تهران درربودی. (فرهنگ لغات عامیانهٔ جمالزاده).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.