کونسره
معنی
[ سُ رَ / رِ ] (اِمص مرکب) عمل
غیژیدن کودکان و زمین گیران. غیژیدن
چنانکه مردمی اشل از دو پای یا کودک پیش
از راه افتادن. رفتن کودک با کشیدن نشیمنگاه
بر زمین. غیژیدن در حال نشسته بودن،
چنانکه طفل شیرخوار. و با کردن صرف شود.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سر خوردن
در حال نشسته. (فرهنگ لغات عامیانهٔ
جمالزاده).