کولنگ
معنی
[ لَ ] (ص) با ثانی مجهول، حیز و
مخنث و پشت پایی را گویند. (از برهان). به
واو مجهول، به معنی هیز و مخنث و مأبون.
(آنندراج). حیز و مخنث. (فرهنگ رشیدی).
حیز و مخنث و مأبون. (ناظم الاطباء). مخنث.
هیز. پشت پایی. امرد. (فرهنگ فارسی
معین):
آن مرد مردگای که کولنگ کنگ را
در حین فروبرد به کلیدان کون مدنگ
کولنگ پیش او چون نهد سینه بر زمین
فریاد و نعره دارد چون بر هوا کلنگ.
سوزنی (از فرهنگ رشیدی).
شید کافی سهمگین کولنگ بی هنجار شد
بر ره هموار او خس رست و ناهموار شد.
سوزنی (از یادداشت به خط مرحوم
دهخدا).