معنی

[ دَ / دِ ] (اِ) کمان زین. (ناظم الاطباء). - زین کوده؛ قربوس زین اسب را گویند و آن بلندی پیش زین باشد. زین کوهه. (برهان). و رجوع به زین کوهه و زین کوده شود. || کلیدی که سر آن خمیده باشد. (ناظم الاطباء). || دندانهٔ کلید.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.