[ کَ ثَ ] (اِخ) جویی است در بهشت که از آن جمیع چشمه های بهشت جاری می گردد. (منتهی الارب) (آنندراج). نهری در بهشت. (از اقرب الموارد): چشمهٔ کوثر. حوض کوثر. نهر کوثر: {/Bإِنََّا أَع ...
لغتنامه دهخدا
[ کَ ثَ ] (اِخ) روستایی است در طائف و حجاج بن یوسف در آنجا معلم بود. (از معجم البلدان).
اسم: کوثر (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: ko (w) sar) (فارسی: کوثر) (انگلیسی: kowsar) معنی: خیر فراوان، نیکوکار و بخشنده، نام چشمه ای در بهشت، نام سوره صد و هشتم قرآن مجید، لقب حضرت فا ...
فرهنگ واژگان اسمها
[ کَ ثَ رِ هَ مَ ] (اِخ) حاج محمدرضابن حاج محمدامین. از علما و عرفای معاصر رضاقلی خان هدایت. در فقه و اصول و حکمت دست داشت و تألیفاتی چند دارد، از آن جمله است تفسیر معروف به «درالنظیم» و م ...
اسم: کوثرالزهرا (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: ko(w)sarozzahrā) (فارسی: کوثرالزهرا) (انگلیسی: kowsarozzahra) معنی: ترکیب دو اسم کوثر و زهرا ( بخشنده و نیکو )، از نام های مرکب، ( کوثر ...
[ کَ ثَ بَ تَ / تِ ] (اِخ) تندآبی است که در زمین و کوهسار ملک بردع می باشد. (آنندراج).
[ کَ ثَ رِ ] (اِخ) دهی از دهستان تل بزان است که در بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز واقع است و ۱۸۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۶).
[ کَ ثَ یِ هِ رَ ] (اِخ) از شعرای هرات و از مصاحبان خواجه آصفی است. این مطلع از اوست: محتسب گر رند باشد دیر را در واکند بهر رندان باده از زیر زمین پیدا کند. (ترجمهٔ مجالس النفایس).
[ حَ ضِ کَ ثَ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) حوضی است در بهشت. (ناظم الاطباء). حوضی بیرون بهشت در موقف که منبع آن کوثر است. (یادداشت مرحوم دهخدا): این بوی روح پرور از آن کوی دلبر است وین آب زن ...
[ چَ / چِ مَ / مِ یِ کَ / کُو ثَ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) چشمه ای است در بهشت. نام چشمه ای از چشمه های بهشت : هرگز نشان ز چشمهٔ کوثر شنیده ای کو را نشانی از دهن بی نشان تست.سعدی. رجوع به چ ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.