گدامنشی، زُفتی
فرهنگ واژههای سره
[ اِ ] (ع مص) اکدا. از روییدگی بازداشتن گیاه. (ناظم الاطباء). از رویش بازداشتن سرما گیاه و کشت را یا کند ساختن رویش و نمو آنرا. (از اقرب الموارد). || متکون نکردن کان گوهر را. || بازگر ...
لغتنامه دهخدا
[ اِ ] (ع مص) بند کردن و بازایستادن از کاری. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || بخل و امساک ورزیدن. (از اقرب الموارد).
[ اِ ] (ع مص) وثیقه گرفته شدن از اسیر. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
[ بَ ] (اِ مرکب) کیسه ای که در آن بساکه ها تشکیل میشوند. (گیاه شناسی گل گلاب چ ۱۳۲۶ هـ . ش. دانشگاه طهران ص ۱۱۸ و ۱۵۱). و رجوع به بساکه شود. || بجای آنتر بکار رفته است و آن قسمت بالای ...
[ نِ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) کنایه از دنیا باشد. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج).
[ نِ کُ هَ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) کنایه از دنیا و عالم باشد. (برهان قاطع) (آنندراج).
واحدی از تودۀ خاک شامل ذرات خاک منسجم و بههمچسبیده مثل کلوخ و ریزدانه و دانه [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ کِ ] (ع ص، اِ) جِ راکدة. (ناظم الاطباء). رجوع به راکدة و راکد شود.
باپا فشاری، با استواری
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.