کندهه
معنی
[ ] (اِخ) کندکوت . قلعه ای از شمال
شرقی جزیرهٔ کوچ و این همان حصاری است
که بهیم فرمانروای شهر «انهلواره» یا
«نهرواله» چون خبر هجوم لشکر محمود را
شنید بدانجا گریخت. سلطان محمود پس از
انهلواره به شهر «مندهیر» که بیست و چهار
هزار گز با کندهه فاصله داشت رفت و چون
این شهر را مسخر ساخت به سوی سومنات
راند. (از هشت مقالهٔ فلسفی ص ۸):
حصار کندهه را از بهیم خالی کرد
بهیم را به جهان آن حصار بود مقر.
فرخی (دیوان چ دبیرسیاقی ص ۷۲).
و رجوع به هشت مقالهٔ فلسفی شود.