کندامویه

معنی

[ کُ یَ / یِ ] (اِ مرکب) موی مادرزاد باشد یعنی مویی که چون طفل زاییده شود در بدن او باشد. (برهان) (آنندراج). مویی که چون طفل بزاید بر بدن او باشد. (فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا). موهایی که چون طفل زاییده شود در بدن وی باشد. (ناظم الاطباء): تزغیب؛ با کندامویه شدن. زغاب؛ کندامویه برآوردن. (تاج المصادر بیهقی از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). زغب. زغابه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || پرهای زردرنگ خردی که در بدن چوزهٔ مرغ است. (ناظم الاطباء).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.