[ کُ ] (ع مص) پوشیده شدن (از باب
نصر و سمع). (از منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). استخفاء. تواری. (یادداشت به خط
مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد). پنهان
گشتن و پوشیده شدن (باب نصر). (ناظم
الاطباء). یقال: کمن الغیظ فی صدر؛ پنهان شد
خشم در سینه. (از ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). || تاریک شدن بینایی و سرخی و
خارش در چشم پدید آمدن. (از ناظم
الاطباء): کمن الرجل و کمن مجهولاً کمونا؛
چشم آن مرد به کمنة مبتلا شد و کمنة تاریکی
است در بینایی. (از اقرب الموارد). و رجوع به
کُمنَة شود.