کمای
معنی
[ کُ ] (اِ) گیاهی باشد بینهایت گنده و
بدبو و متعفن. (برهان). نام علفی است بدبو و
گنده. (آنندراج). کما یعنی گل گنده. (فرهنگ
رشیدی). گیاهی است از تیرهٔ چتریان که در
جنوب و مشرق ایران به فراوانی می روید و
جزو نباتات علوفه ای است و دارای برگهای
باریک است و در حقیقت یکی از گونه های
بارزد است. این گیاه دارای بویی تند و
نامطلوب است و اهالی روستا ساقه های
تازه رستهٔ آن را در غذاها بکار می برند و
معمولاً نوعی آش درست می کنند. کما.
کلیکان. (فرهنگ فارسی معین):
هست با خلقش به نسبت گل، چنانک
فی المثل در جنب بوی گل کمای.
نزاری (از فرهنگ رشیدی).
عالم فانی و باقی را بهم نسبت مکن
بوی کردن را تفاوت باشد از گل تا کمای.
نزاری (از فرهنگ رشیدی).
و رجوع به کُما شود.