۱. (فقه) باز کردن روزه با خوردن غذا؛ روزه گشادن؛ روزه شکستن. ۲. (اسم) (فقه) [مجاز] وقت روزه گشادن. ۳. (اسم) [مجاز] = افطاری
فرهنگ فارسی عمید
[ اِ ] (ع مص) روزه گشادن و روزه گشایانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). روزه شکستن و روزه گشادن. و با لفظ کردن مستعمل است. (آنندراج) (غیاث اللغات). روزه گشادن. (المصادر). روزه بگشادن. (تا ...
لغتنامه دهخدا
[ اِ ری یَ / یِ ] (از ع، اِ) عطیهٔ پادشاهی در ایام رمضان به بعض فقها و طلاب و غیره. افطارانه. (یادداشت مؤلف). و رجوع به افطارانه شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.