کمان افکندن
معنی
[ کَ اَ کَ دَ ] (مص مرکب)
کمان انداختن. از عالم سپر انداختن است در
حالت ضعف و مغلوبی خود. (آنندراج).
انداختن کمان به علامت ضعف و اظهار
مغلوبیت. سپر انداختن. (فرهنگ فارسی
معین):
شریک محنت من چون شوند بی دردان
فکنده اند حریفان کمان دعوی را
علی خراسانی (از آنندراج).
و رجوع به مادهٔ بعد شود.