[ کِ مَ ] (ع اِ) غلاف طلع. (منتهی الارب) (آنندراج). غلاف شکوفهٔ خرما. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || غلاف شکوفه. ج، اَکِمَّة، کِمام. (منتهی الارب) (آنندراج). غلاف شکوفه. ج، کِمام ...
لغتنامه دهخدا
[ کَ لُ ] (معرب، اِ) بابونه. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به بابونه شود.
[ اِ ] (ع مص) آستین ساختن برای پیراهن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). جامه را آستین کردن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی). || غلاف غوره و شکوفه برآوردن در ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.