کلهگنده
معنی
[ کَ لْ لَ / لِ گُ دَ / دِ ] (ص
مرکب) در تداول عامه، آنکه سرش بزرگ و
گنده باشد. (فرهنگ فارسی معین). آنکه
جمجمهٔ بزرگ دارد. (یادداشت به خط مرحوم
دهخدا). || به کنایه، صاحب نفوذ. (فرهنگ
فارسی معین). آنکه جاه و مقام بلند دارد.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کسی که از
جهتی نسبت به دیگران برتری و تفوق دارد.
(فرهنگ عامیانهٔ جمالزاده). || آنکه ثروت
بسیار دارد. متمول. (یادداشت به خط مرحوم
دهخدا). آدم متعین و متشخص و اعیان منش.
(فرهنگ عامیانهٔ جمال زاده). || در این
صفت گاهی تحقیر و تمسخر و توهین نیز
وجود دارد و به هر حال هرگز خوشبینی
نسبت به این طبقات از آن مفهوم نمی شود.
(فرهنگ عامیانهٔ جمال زاده).