۱. پوست درختی که در هندوستان میروید. ۲. ریشۀ درخت انار صحرایی.
فرهنگ فارسی عمید
[ کَ ] (ع مص) گرد آوردن چیزی را. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء): کلز الشی ء کلزاً، جمع کردن آن را. (از اقرب الموارد).
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.