( اَ ) [ ع. ] (اِ.) جِ طور.۱- حال، وضع.۲- در فارسی، حرکات و رفتار بی مزه.
فرهنگ فارسی معین
[ اَطْ ] (اِخ) نام جزیره ای است در دریای محیط که اجنه در آن ساکنند. ابوالمعانی : ندارد هیچ الفت با کسی آن بدسرشت اما رود با جنیان ساکن شود در کوه اطوارین. (از لسان العجم شعوری ج ۱ ص ۱۲۱).
لغتنامه دهخدا
نازو کرشمه
فرهنگ واژههای سره
[ بَ اَ طْ ] (حامص مرکب) بدرفتاری. بدسلوکی.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.