کلاغپر
معنی
[ کَ پَ ] (اِمص مرکب) پریدن کلاغ.
(فرهنگ فارسی معین). || (اِ مرکب) آن
وقت صبح که کلاغ از آشیان پرواز کند. صبح
زود. آنگاه که کلاغ پرد. آنگاه از صبح که
کلاغ از لانهٔ خود پرواز کند. (یادداشت بخط
مرحوم دهخدا).
- تنگ کلاغ پر. رجوع به همین کلمه شود.
|| در اصطلاح بنایان نیمهٔ آجر به شکل
مثلث. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
|| نوعی صندوقه ای پیرامون خانه که
آجرهای لوزی شکل در کنار هم قرار گرفته
باشند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
بطور لوزی فرش کردن کف اطاق یا حیاط،
بطوری که گوشه های نظامی ها به هم متصل
باشد. در این صورت هرچند عدد نظامی شبیه
به کلاغها در حین پرواز بنظر می آیند.
(فرهنگ فارسی معین): نظامی ها بعضی جاها
بطور معمول مربع و بعضی جاها کلاغ پر بود.
(یادداشتهای قزوینی، از فرهنگ فارسی
معین).