[ کَ تَ / تِ ] (اِ) قلعه یا دهی کوچک که بربلندی ساخته باشند. (برهان) (غیاث). دیهای کوچک. (صحاح الفرس). هر شهر و حصار که بربالای کوه و پشتهٔ بلند ساخته باشند. (انجمن آرا) (آنندراج): کردش ا ...
لغتنامه دهخدا
[ کَ تِ خُ مُ لْ لا قُ ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد. محلی در دامنه و معتدل است و ۱۶۴ تن سکنه دارد. آب آنجا از قنات و محصول آن غلات، سیب زمینی، بنشن، و شغل مردم ...
[ کَ تِ بَ ] (اِخ) دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان دره گز و محلی معتدل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
[ کَ تِ ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند محلی جلگه و گرمسیر است. و ۲۵۱ تن سکنه دارد. آب آنجا از قنات و رودخانه و محصول آنجا غلات و شلغم و شغل مردم زراعت و مالداری و ...
[ کَ تِ ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی جرکلان بخش مانه شهرستان بجنورد. از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
[ کَ تَ هَ ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی بخش طرقبهٔ شهرستان مشهد. محلی کوهستانی و معتدل است و ۱۳۸ تن سکنه دارد آب آنجا از رودخانه و محصول آن غلات،، خشکبار، میوه جات و شغل اهالی زراعت و ...
[ کَ تِ اَ ضَ ] (اِخ) دهی است از دهستان رادکان بخش حومهٔ شهرستان مشهد. محلی جلگه و معتدل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
[ کَ تَ اِ ] (اِخ) دهی است از دهستان اردوغش بخش قدمگاه شهرستان نیشابور و ۲۶۶ تن سکنه دارد. محلی کوهستانی و معتدل است. آب آنجا از قنات و محصول آن غلات، بنشن، و شغل مردم زراعت و گله داری اس ...
[ کَ تِ اَلْ لاه بَ ] (اِخ) دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. محلی جلگه و گرمسیر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
[ کَ تِ ] (اِخ) دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. محلی جلگه و گرمسیر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.