معنی

[ کَ یَ ] (اِخ) کرکوی. شهری است از نواحی سیستان و مجوسان در آنجا آتشکدهٔ بزرگی دارند. (از معجم البلدان). رجوع به کرکوی شود. - آتش کرکویه؛ آتش کرکوی. رجوع به کرکوی و سرود آتشکدهٔ کرکوی شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.