(ع اِ) صورت دیگری از کلون. ج، کوالین. (از دزی ج ۲ ص ۴۳۵). قفل. جفت.
لغتنامه دهخدا
(اِخ) شهری است به خراسان از توابع بادغیس، حمداللََّه مستوفی آرد: بادغیس از اقلیم چهارم طولش از جزایر خالدات «صه ل» و عرض از خط استوا «له ک». قصبات کوه نقره و کوه غناباد و بزرگترین و بست و ...
(اِ) نام گیاهی است که آن را به عربی سعتر میگویند. (برهان) (آنندراج). رجوع به کاکوتی و سعتر در همین لغت نامه شود. مصحف کاکوتی است. (یادداشت مؤلف).
عبارت زیر رادیکال [ریاضی]
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.