پشت دادن و تکیه زدن به چیزی؛ تکیه کردن.
فرهنگ فارسی عمید
[ اِتْ تِ ] (ع مص) اتکال کردن. اعتماد کردن بر. پشت دادن بر. تکیه زدن به. (زوزنی). متکی شدن بر. تکیه کردن بر. (تاج المصادر). - اتکا کردن؛ تکیه کردن. - اتکاء کسی؛ متکا ساختن کسی را. || ...
لغتنامه دهخدا
(~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل.) تکیه کردن بر، پشت گرم شدن به.
فرهنگ فارسی معین
[ اِتْ تِ ] (ع مص) آشیانه ساختن مرغ.
(اِ تِّ) [ ع. ] (مص ل.)۱- توکل کردن.۲- کار خود را به دیگری واگذاشتن و به او اعتماد کردن.۳- تسلیم شدن. ؛ ~ به خدا توکل کردن به خدا.
[ اِتْ تِ ] (ع مص) کار به کسی گذاشتن. واگذاشتن. || اعتماد کردن بر کسی. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). تعویل. || تسلیم شدن. - اتکال بخدا؛ توکل کردن به او تعالی.
قابلیت اطمینان به یک سامانۀ رایانهای و خدماتی که ارائه میدهد [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ تِ ] (اِخ) پایتخت جمهوری زاکاتکاس است. این شهر مرکز مهم معادن این ولایت و مشتمل بر دیرها و کنیسه های بزرگ و زیبا است در یکی از کنیسه های زیبای آن دو آجر نقره (معمودیه) بکار رفته است. ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.