معنی

[ قَ ] (ع اِ) جِ قانون. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء): نندیشم از ملوک و سلاطینش دیگر کنم رسوم و قوانینم.ناصرخسرو. رجوع به قانون شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.