قلتبان
معنی
[ قَ تَ ] (اِ) سنگی باشد کوتاه و آن را
به شکل استوانه تراشند یعنی مدور طولانی و
بر پشتهای بام غلطانند تا پشت بام سخت و
محکم گردد. (برهان). || (ص) بی غیرت و
دیوث یعنی کسی که بر احوال قبیح زن خود
واقف گردد و چشم پوشی نماید، و این مجاز
است، در اصل قلتبان سنگی را گویند که مدور
و دراز باشد و آن را بر بام نو ساخته میغلطانند
تا هموار و محکم گردد، و شخص بی غیرت و
بی حیا را از آن قلتبان گویند که چنانکه آن
سنگ را در گردیدن اختیار نیست و اختیارش
در دست گرداننده است همچنین او نیز
محکوم زن خود است . و قرطبان معرب آن
باشد. (برهان). قرطبان MMM قرتبان. رشیدی
گوید: «قلته به معنی دیوثی است و قلتبان از
آن مأخوذ است چه او نان دیوثی میخورد»،
بنابراین مرکب است از قلت (MMM قلته) +
بان (پسوند اتصاف)، در عربی کلتبان، به معنی
زن جلب و دیوث، آمده :
شلغم و باقلی است گفتهٔ تو
نمک ای قلتبان تو را باید.
رشیدی سمرقندی.
(حاشیهٔ برهان چ معین).
کشخان. قرمساق. قواد. دلال محبت. قلت.
غرچه. جاکش :
اگر مرگ خود هیچ راحت ندارد
نه بازت رهاند همی جاودانی
اگر خوش خویی از گران قلتبانان
وگر بدخویی از گران قلتبانی
آن شنیدی که بود پنبه زنی
مفلس و قلتبانْش خواند زنی
گفتش ای زن مرا به نادانی
مفلس و قلتبان چرا خوانی
چه بود جرم من چو باشم من
مفلس از چرخ و قلتبان از زن؟
سنائی.