قلاط
معنی
[ قِ ] (اِ) فارسیان آن را به معنی مطلق
قلعه استعمال نمایند. (آنندراج):
زینسان که بیاراست کنون میر قلاطی
آن میر خردمند هواخواه وفادار.
میرمعزی (از آنندراج).
و در فرهنگ، کلات به فتح کاف تازی و
فوقانی، دیه یا قریه که بر سر کوه بلند واقع
شده و کلاته دیه کوچک و قلعهٔ کوچک را
گویند، و از اینجا مستفاد میشود که قلاط
ظاهراً معرب همین کلات است. (آنندراج).