فرزندگان

معنی

[ فَ زَ ] (اِ) فرزند. (از حاشیهٔ فرهنگ اسدی). مفرد و به معنی فرزند است مثل خدایگان و دوستگان. (یادداشت به خط مؤلف): وانگهی فرزندگانت گازری سازد ز تو شوید و کوبد تو را در زیر کوبین زرنگ. ؟

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.