معنی

[ رَ ] (اِ مصغر) تصغیر غور (اِخ) رجوع به غور شود: غورک بیمغز را صفرا بشورید و بگفت کای مموه باشگونه یاوه گوی و هرزه لا. سنایی غزنوی (از لباب الالباب چ ۱۳۳۵ ص ۴۳۰).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.