۱. بدبو شدن. ۲. فاسد شدن.
فرهنگ فارسی عمید
[ بِ گَ دی دَ ] (مص) بتگندن. سر باز زدن از طعام از غایت سیری. (فرهنگ نظام). و رجوع به بتکن و بتکندیدن شود.
لغتنامه دهخدا
[ گَ دی دَ ] (ص لیاقت) فسادناپذیر. فاسدناشدنی. که تغییر حالت ندهد و خراب و فاسد و گندیده و بدبوی نشود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.