زیوری که زنان به گردن خود می‌بندند؛ آنچه برای زینت به گردن ببندند؛ گردن‌بند.
فرهنگ فارسی عمید
[ گُ / گَ بَ دَ / دِ ] (حامص مرکب) شکم خوارگی. شهوت طعام : ز ده گونه ریچال و ده گونه با گلوبندگی هر یکی را سزا.ابوشکور. رجوع به گلوبنده شود.
لغت‌نامه دهخدا
کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.