عمیدزاده

معنی

[ عَ دَ / دِ ] (ص مرکب، اِ مرکب) بزرگ زاده. وزیرزاده. خواجه زاده : اگر رئیس نیم یا عمیدزاده نیم ستوده نسبت و اصلم ز دودهٔ فضلاست. مسعودسعد.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.