[ عِ لْ ] (ع ص) بزرگ هیکل و درازقامت. (منتهی الارب) (از لسان العرب) (تاج العروس) (اقرب الموارد) (متن اللغة). عِلّیان. || شتر مادهٔ بلند و اندک بلند. (از منتهی الارب). ماده شتر بلند. (از لس ...
لغتنامه دهخدا
[ عُ لَ یْ یا ] (اِخ) خرمابن نرکی بود ازآنِ کلیب بن وائل. و بدان مثل زنند و گویند: «دون علیان خرط القتاد». (از ذیل اقرب الموارد از تاج).
[ عُ لَ یْ یا ] (اِخ) وی از عقلای مجانین اواخر قرن دوم هجری به شمار میرفت. نام اصلی او «عَلی» بود ولی با تصغیر مشهور شده بود. او با موسی هادی چهارمین خلیفهٔ عباسی (۱۶۱- ۱۷۰ هـ . ق.) و با ب ...
[ عَ لْ ] (ص نسبی) منسوب است به «علیان» که بطنی است از أشجع، و او علیان بن أرجب بن دعام بن مالک بن معاویةبن صعب بن دومان است. (از اللباب فی تهذیب الانساب ابن اثیر).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.