نام حرف «گ».
فرهنگ فارسی عمید
(اِ) نام حرف بیست و ششم از الفبای فارسی و از حروف معقوده. رجوع به «گ» شود. || شکاف. درز: بیامد قلون تا بنزدیک در ز گاف در خانه بنمود سر.فردوسی. ظاهراً «کاف» صحیح است، مخفف شکاف. (ا ...
لغتنامه دهخدا
(اِخ) شهر و واحه ای است آباد از تونس جنوبی، دارای ۵۰۰۰ تن سکنه.
(اِخ) دهی است از دهستان چهریق بخش سلماس شهرستان خوی، در ۱۸ هزاروپانصدگزی سلماس، واقع در هزارگزی جنوب راه ارابه رو سلماس به علی بلاغی. کوهستانی سردسیر، سالم. دارای ۱۲۰ تن سکنه. آب آن از چش ...
[ سِ ] (اِ) نقرهٔ سوخته. || پیلهٔ کرم ابریشم. (ناظم الاطباء).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.