[ کَ نَ / نِ ] (ص عالی) کمتر باشد از هر چه. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص ۴۵۴). به معنی کمتر و کمترین. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء): خراج مملکتی تاج افسرش بوده ست کمینه چیز وی آن تاج بود و آ ...
لغتنامه دهخدا
نظام رتبهبندی براساس انتخاب وضعیت محرومترین افراد [اقتصاد]
واژههای مصوب فرهنگستان
هریک از انواع اُفت شنوایی حسی ـ عصبی که به کمترین تدابیر درمانی نیاز دارنـد، شامـل اُفت شنوایی حسی ـ عصـبی یکطرفه، اُفت شنوایی حـسی ـ عصبی دوطرفۀ ملایم و اُفت شنوایی حسی ـ عصبی بسامدبا ...
نوعی دماسنج که پایینترین دما را در بازۀ زمانی معین نشان میدهد [علوم جَوّ]
کمترین دمای گزارششده در یک محل در دورۀ زمانی معین [علوم جَوّ]
فشار صوت در آستانۀ شنیدپذیری تکگوشی که برای اندازهگیری آن صدا ازطریق گوشی پخش میشود|||اختـ . فشینه MAP 2 [شنواییشناسی]
چند تکواژ که تنها در یک واج با هم تفاوت دارند [زبانشناسی]
محیط کشتی که فاقد برخی عوامل رشد است [زیستشناسی - میکربشناسی]
← نیاز روزانه [تغذیه]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.