صلاةکسوف
معنی
[ صَ تِ کُ ] (ترکیب
اضافی، اِ مرکب) نماز آفتاب گرفتن. نمازی
که به هنگام گرفتن آفتاب خوانند و به هنگام
گرفتن ماه و آمدن زلزله و هر مخوف آسمانی
نیز. در ترجمهٔ نهایه آمده: فریضهٔ واجب است
و روا نبود ترکش کردن بر هیچ حالی و
مستحب است که این نماز به جماعت بکنند و
اگر تنها کنند روا بود و اگر کسی ترک این نماز
کند بعمدا عند آنکه آفتاب بگرفته باشد یا
ماهتاب و هر دو سوخته باشند بجملگی
واجب باشد قضاء آن کردن با غسل وگر ترک
این نماز بفراموشی کرده باشد و حال این باشد
که ما وصفش بکردیم بر وی بود قضاء نماز
کردن بی غسل، وگر بعضی از آفتاب یا
ماهتاب سوخته باشد و نماز بعمد ترک کرده
باشد بر وی باشد قضاء نماز کردن بی غسل
وگر بسهو ترک کرده باشد بر وی چیزی نبود و
وقت این نماز آن وقت بود که آفتاب بگیرد یا
ماه تا آن وقت که ابتدا کند برگشودن و چون
ابتدا کرد برگشودن، وقت رفت، وگر وقت
کسوف وقت نماز فریضه بود باید که از
نخست آن نماز فریضه بکند و بر اثر آن نماز
کسوف بکند و اگر ابتدا به نماز کسوف کند و
وقت فریضه درآید بر دو فریضه بکند، پس با
سه نماز کسوف شود وگر وقت نماز شب بود
از نخست نماز کسوف بکند و پس نماز شب و
اگر نماز شب فایت شود قضایش بکند، پس از
آن باکی نبود و این نماز ده رکعت است به
چهار سجده و یک تشهد، پنج رکوع کند و در
پنجم به سجود شود و پس برخیزد و پنج
رکوع دیگر بکند و بعد هم به سجود شود و در
رکعت اول الحمد بخواند و سورتی دیگر اگر
خواهد و اگر خواهد بعضی سوره بخواند، روا
بود و هرگه که خواهد که در رکعت دوم بقیهٔ
آن سوره بخواند، باید که سورهٔ الحمد نخواند
بقیهٔ سوره بخواند و ابتدا از آن جایگاهی که به
وی رسیده بود بکند و اگر خواهد که سورتی
دیگر خواند، الحمد بباید خواندن و پس سوره
خواندن و حکم دیگر رکعتها همچنین است و
در هر رکعت پیش از رکوع قنوت بکند و اگر
اقتصار بر یک قنوت بکند در دهم رکعت نیز
روا بود و هرگه که سر از رکوع بردارد، بگوید:
اللََّه اکبر، الا در پنجم و دهم که آنجا سمع اللََّه
لمن حمده بگوید و مستحب باشد که مقدار
نمازش چندان بود که کسوف باشد و مقدار
رکوع و سجود چون مقدار قرائت بود: و
مستحب است که در نماز کسوف سورتهای
دراز خواندن چون سورة الکهف و الانبیاء و
هرگه که مردم از نماز کسوف پردازند و
کسوف هنوز باز نشده باشد، مستحب است
نماز با سر گرفتن وی را و اگر اقتصار بر
تسبیح و تحمید بکند باکی نبود و باکی نبود که
مردم نماز کسوف بر پشت چارپای بکند یا
میرود و میکند و چون نزول و وقوف نتواند.
(ترجمهٔ نهایه چ دانشگاه ج ۱ صص ۹۳-۹۴).