شطرنج بازیدن

معنی

[ شِ / شَ رَ دَ ] (مص مرکب) شطرنج بازی کردن. شطرنج باختن. (یادداشت مؤلف): عشق بازیدن چنان شطرنج بازیدن بود عاشقا گردن نبازی دست سوی او میاز. منوچهری. رجوع به شطرنج باختن شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.