[ پُ کَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب) مملو. انباشته. ممتلی : وزان پس بفرمود کان جام زرد بیارند پرکرده از آب سرد.فردوسی. ز دینار پرکرده ده چرم گاو سه ساله فرستاده بد باژ و ساو.فردوسی. گشاد آن در گنج ...
لغتنامه دهخدا
فولادی که میزان کربن آن بیش از 0/5 درصد است [مهندسی مواد و متالورژی]
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.