۱. قبولشده. ۲. باریافته.
فرهنگ فارسی عمید
[ پَ رُ تَ / تِ ] (ن مف مرکب) نامقبول. مردود. قبول نشده. مستجاب نشده. تصویب نشده : عذرهای دگرم هست و نگویم زین بیش ناپذیرفته بود عذر چو بسیار بود.امیرمعزی.
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.