معنی

[ سِ / سَ ] (حامص مرکب) شایستگی و لیاقت و قابلیت. (ناظم الاطباء). قابلیت. اهلیت. صلاحیت. لیاقت : مگر با سزاواری و خرمی کجا روم را زو نیاید کمی.فردوسی. این عروس خاطر بنده که صد گنج گهر از سزاواری بر او پیرایه و زیور سزد. سوزنی. || فضیلت و بزرگواری. (ناظم الاطباء).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.