معنی

[ سَ رْ وِ جَ بَ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) ناژ. (زمخشری). عرعر. (تحفهٔ حکیم مؤمن). رجوع به سرو شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.