معنی

[ سَ ] (اِخ) استرآبادی. لطفعلی بیک آذر آرد: از جملهٔ ارباب صلاح و اصحاب فلاح است، مدتی سالک طریق نظم بود، آخرالامر بعد از مجاورت آستانهٔ رضویه بتحصیل علوم و تنبیه و تهذیب اخلاق حسنه پرداخت. از اوست: زآن رو خط مشک سود برخاست آتش بنشست و رود برخاست. نمود روی تو گلهای باغ را چه کنم چو آفتاب برآمد چراغ را چه کنم. (آتشکدهٔ آذر چ بمبئی ص ۱۴۱). صادقی کتابدار در مجمع الخواص نام او را آورده و از او مذمت کرده است ولی صاحب معاصر الکرام سخت او را ستوده. مؤلف الذریعه وفات او را به سال ۱۰۲۱ هـ . ق. نوشته. رجوع به تعلیقات آتشکدهٔ آذر چ شهیدی ص ۵۴ و رجوع به ریاض العارفین و مجمع الفصحا ج ۲ شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.