سپهسالار تنکابنی

معنی

[ سِ پَ رِ تَ بُ ] (اِخ) نام او ولی خان سپهسالار و پسر حبیب اللََّه خان سردار ساعدالدوله از تنکابن است. ولی خان سپهسالار در اوان جوانی وارد خدمت نظام شد و با طی سلسلهٔ مراتب سپاهی به درجهٔ سرتیپی ارتقا یافت. افواج تنکابن و مازندران به او سپرده شد و ملقب به نصرالسلطنه گردید. از آن پس بتدریج مدارج ترقی امیر اکرم، سردار معظم و بالاخره سپهسالار خوانده شد. وی مردی جسور و در عین حال خلیق و متواضع بود. آداب و رسوم ملی اجتماعی را محترم میشمرد و در سلطنت ناصرالدین شاه بحکومت استراباد و تصدی ضرابخانه رسید. و در دوران مظفرالدین شاه چند بار حکومت یافت، پس از فتح تهران به وزرات جنگ برگزیده شد. در زمان سلطنت احمدشاه نزدیک مدت یک سال رئیس الوزراء بود. در کودتای ۱۲۹۹ هـ . ش. دستگیر گردید و پس از چندی با دیگر زندانیان آزاد شد. و در اواخر عمر بعلت نپرداختن مالیات سخت تحت نظر قرار گرفت و اموال او توقیف و مصادره شد. روزی در باغ زرگنده میخواست به پستچی انعام دهد دیناری در اختیار نداشت، این حال بر او گران افتاد و به زندگی خود خاتمه داد. این واقعه بسال ۱۳۰۵ هـ . ش. بود. (از یادداشت معیر الممالک، مجلهٔ یغما شمارهٔ ۱ سال ۱۰).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.