سالفة
معنی
[ لِ فَ ] (ع ص) مؤنث سالف. رجوع
به سالف شود. ایام گذشته. (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (اقرب الموارد):
خلق را در دزدی آن طایفه
مینمود افسانه های سالفه.مولوی.
|| (اِ) گردن اسب و پیش گردن آن.
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). || کرانهٔ گردن از جای
آویختن گوشواره تا مغاک چنبر. (آنندراج)
(ناظم الاطباء).