سابقاً
معنی
[ بِ قَنْ ] (ع ق) از پیش. از این پیش.
پیش از این. در ایام پیش. در زمان پیش.
پیش از آن. پیش از وقت. در پیش. پیشتر. در
سابق. در زمان سابق. سابق بر این. سابق بر
آن. قبلاً. قبل از این. قبل از آن. قدیماً. در
قدیم. فی ماتقدم. در گذشته. در زمان گذشته.
سالفاً فی مامضی. فی ماسبق. رجوع به سابق
شود.