[ بِ ] (اِخ) ابن احمد (شیخ صدرالدین)، بنا بگفتهٔ صاحب شدالازار واعظی ملیح و صبیح و فصیح اللسان و عذب البیان و صاحب مقام بوده است. در جامع عتیق شیراز وعظ میکرده و در نزد پادشاهان احترام داشت ...
لغتنامه دهخدا
[ بِ ] (اِخ) (شیخ...) بقلی نسوی شیرازی، مکنی به ابومحمد و مشهور بشیخ شطاح. از عارفان و دانشمندان بزرگ قرن هفتم هجری است. در ابتدای کار به عراق و شام و حجاز سفر کرد و در سماع صحیح بخاری ا ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.