۱. کسی که چیزهایی را از محلی به محل دیگر نقل کند. ۲. داستانسرا؛ قصهگو. ۳. کسی که در اماکن عمومی قصهگویی میکند خصوصاً داستانهای شاهنامه.
فرهنگ فارسی عمید
(نَ قّ لِ) [ ع. نقالة ] (اِ.) ابزاری است درجه دار به شکل نیم دایره که برای اندازه گیری و ترسیم زوایا به کار برده میشود.
فرهنگ فارسی معین
[ نَ قْ قا ] (حامص) افسانه گوئی. قصه گوئی. (ناظم الاطباء). نقل گوئی. داستانسرائی. عمل نقال و نقل گو.
لغتنامه دهخدا
نوعی خشک کردن که در آن مواد غذایی بر روی تسمهنقالۀ مشبکی قرار میگیرند و با جریان هوای گرم خشک میشوند [علوم و فنّاوری غذا]
واژههای مصوب فرهنگستان
نوعی خشککن نقالهای که یک تسمهنقاله دارد [علوم و فنّاوری غذا]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.